بی مهری به طبیعت
بنام خدا_عمق فاجعه و ضایعه دردناک و جبران ناپذیر آتش سوزی جنگلهای هیرکانی شمال دل تمامی بشریت بویژه دوستداران طبیعت را به درد آورد و کس نیست که از زخم عمیق وارده به طبیعت، افسرده و ناراحت نباشد، چرا که از بخشی از گنجینه کهن طبیعت شمال کشور تنها دود و خاکستر برای ما برجای ماند و...!
البته در این مقطع بحرانی چیزی که موجبات آرامش و قوت قلب ما شده این است که طبیعت دوستان و تلاشگران جبهه نجات جنگل موفق به مهار آتش شده و از تشدید خسارت جلوگیری نموده اند، اما چیزی که از ذهن ما بیرون نخواهد رفت و نگرانی ها را دوچندان خواهد نمود، قلع و قمع درختان توسط سودجویان و نابودی جنگل و طبیعت به دست انسان نماهاست، خسارت آتش وسوختن، با سبز شدن دوباره تنه های بجا مانده درختان پا برجا قابل جبران است، ولی درختی که قطع شود، سالها و قرن ها طول می کشد تا جایگزین شوند و لذا قطع هر درخت، خیانت در امانت آیندگان خواهد بود!
هرچند از دست دادن سرمایه عظیم طبیعت در اینگونه حوادث نیز تا حدی غیرقابل جبران است، ولی میتوانیم با حفاظت از بقایای آن و پیشگیری از حوادث مجدد و برنامه ریزی های اصولی و کاربردی، بگونه ای همت و تلاش و اقدام نمائیم تا ضمن جبران خسارت و آمادگی کامل مقابله با بحران، شاهد تکرار آن و حوادث تاسف بار نابودی طبیعت در آینده نباشیم.
لذا دست در دست هم دهیم تا همانگونه که با آتش جنگیدم و مهارش کردیم، جلوی سوداگران و غارتگران جنگل را نیز بگیریم تا نبینیم دیگر درختان بی سر و تنه های از پای افتاده و قطعه قطعه شده را که نفع آن برای تخریب کنندگان طبیعت و ضررش دامنگیر جهان و بشریت است و انشاالله دیگر شاهد اتفاقات ناگوار چه عمدی و چه غیرعمدی و شاهد تکرار روزهای سختی را که پشت سر نهادیم، نباشیم!...
آری،
آزردگیِ خاطرِ ما باد، زبی مهری ها !...
بر پیکر بی دفاع جنگل و طبیعت، محیط زیست، سرسبزیها !
بر زمینِ پاک و، آب و خاک، دشت و صحرا !...
هرچند فتاده آتش و دود به جانش، اما !
خاکسترِ بی مهری ما بُوَد فقط ، که مانَد بر جا !...
درست است که طبیعت و محیط زیست و جنگل را باید احیا کرد، ولی قبل از احیا، اول بیائیم آن را دریابیم و از مرگ نجاتش دهیم، از عفونی شدن زخمش جلوگیری کنیم، از قلع و قمع، از سودجوئی و...، چرا که مرگ طبیعت، پایان زندگی دنیاست و...!
در اینجا جادارد که از تمامی تلاشگران در مهار آتش اخیر در تمامی مناطق جنگلی شمال، تشکر و قدردانی ویژه بنمائیم، دست مریزاد و خسته نباشید!
البته در این مقطع بحرانی چیزی که موجبات آرامش و قوت قلب ما شده این است که طبیعت دوستان و تلاشگران جبهه نجات جنگل موفق به مهار آتش شده و از تشدید خسارت جلوگیری نموده اند، اما چیزی که از ذهن ما بیرون نخواهد رفت و نگرانی ها را دوچندان خواهد نمود، قلع و قمع درختان توسط سودجویان و نابودی جنگل و طبیعت به دست انسان نماهاست، خسارت آتش وسوختن، با سبز شدن دوباره تنه های بجا مانده درختان پا برجا قابل جبران است، ولی درختی که قطع شود، سالها و قرن ها طول می کشد تا جایگزین شوند و لذا قطع هر درخت، خیانت در امانت آیندگان خواهد بود!
هرچند از دست دادن سرمایه عظیم طبیعت در اینگونه حوادث نیز تا حدی غیرقابل جبران است، ولی میتوانیم با حفاظت از بقایای آن و پیشگیری از حوادث مجدد و برنامه ریزی های اصولی و کاربردی، بگونه ای همت و تلاش و اقدام نمائیم تا ضمن جبران خسارت و آمادگی کامل مقابله با بحران، شاهد تکرار آن و حوادث تاسف بار نابودی طبیعت در آینده نباشیم.
لذا دست در دست هم دهیم تا همانگونه که با آتش جنگیدم و مهارش کردیم، جلوی سوداگران و غارتگران جنگل را نیز بگیریم تا نبینیم دیگر درختان بی سر و تنه های از پای افتاده و قطعه قطعه شده را که نفع آن برای تخریب کنندگان طبیعت و ضررش دامنگیر جهان و بشریت است و انشاالله دیگر شاهد اتفاقات ناگوار چه عمدی و چه غیرعمدی و شاهد تکرار روزهای سختی را که پشت سر نهادیم، نباشیم!...
آری،
آزردگیِ خاطرِ ما باد، زبی مهری ها !...
بر پیکر بی دفاع جنگل و طبیعت، محیط زیست، سرسبزیها !
بر زمینِ پاک و، آب و خاک، دشت و صحرا !...
هرچند فتاده آتش و دود به جانش، اما !
خاکسترِ بی مهری ما بُوَد فقط ، که مانَد بر جا !...
درست است که طبیعت و محیط زیست و جنگل را باید احیا کرد، ولی قبل از احیا، اول بیائیم آن را دریابیم و از مرگ نجاتش دهیم، از عفونی شدن زخمش جلوگیری کنیم، از قلع و قمع، از سودجوئی و...، چرا که مرگ طبیعت، پایان زندگی دنیاست و...!
در اینجا جادارد که از تمامی تلاشگران در مهار آتش اخیر در تمامی مناطق جنگلی شمال، تشکر و قدردانی ویژه بنمائیم، دست مریزاد و خسته نباشید!
- ۳۶
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط